سرگذشت و سرنوشت کره زمین
سرگذشت و سرنوشت کره زمین شورای برگزیده آسمانها جلسه اضطراری داشت ،دستور از بالا رسیده بود و هرچه زودتر باید کاری انجام می دادند . فقط سه روز وقت بود تا تصمیم نهایی گرفته شود . در عرض این سه روز اکیپهای بسیاری به کرات مختلف بخصوص سیاره زمین گسیل شده بودند . از
جاهای مختلف خبرها مخابره می شد و به طور اتوماتیک ظبط فرا تلویزیونی می شد که با یک
اشاره یا چشمک به نمایش در می آمد و هر چه
بود از خوبی یا بدی ، از زشتی یا پلشتی نمایان می شد . سه روز تمام شد و همه گزارشها رسید و آنچه باید آنالیز می شد انجام گرفت .
شورای برگزیده آسمانها ریاست جلسه را بعهده گرفت .هیئتهای مختلف بر جایگاه های خود قرار گرفتند . با رعدی برق آسا که تمام زمین را تا لحظات متمادی می لرزاند و هر جانداری به سوراخی می خزید و تمام انسانها رعشه گرفته بودند جلسه شروع شد . نماینده های آسمان اول
از قاره های مختلف خبر آورد . قاره آسیا را سراسر جنگ و خونریزی و نابودی انسان و حتی
حیوانات و محیط زیست دانست و خطری عظیم برای اکوسیستم ، قاره آفریقا را نیمه وحشی دانست و عقب مانده و اسیر در دست قدرتهای جهانی . اروپا و آمریکا را جهانخوار دانست که پس از قرنها هنوز بطور سیستماتیک به شکار انسان می پردازند . روسیه و چین را پست تر از آن دانست که حرفی درباره آن بزند . اقیانوسیه راهم چاره ای جز راه آمدن با این قدرتها ندید . در همین حین فیلم کشتارهای بی رحمانه ، آتش سوزی های عمدی و تجاوزهای فردی و گروهی به پسران و دختران به نمایش در آمد و تاثر همگان از چنین مخلوقاتی
به آسمان برخواست . رئیس شورای بر گزاری و
هیئت منصفه از بس متاثر شده بودند یک ساعت
تنفس دادند . پس از تنفس و اعلام رسمی شدن جلسه ، نماینده گان آسمان دوم صف کشیدند و ضمن تایید گزارش آسمان اول از زیبایی هایی گفت که با همه این نامرادیها باز در جریان است .
از زیبائی هایی گفت که گاه و بیگاه در زمین اتفاق می افتد . برای مثال از پارکهای ملی و حفاظت شده ای نام برد که حیوانات آزادانه
در آن می زیستند و در مواقع ضروری به آنها کمک هم می شد . از انسانهایی که سگهای تنها و گرسنه را پناه می دادند و در مقابل از حکومتهایی
گفت که به وسیله مامورانشان اسید خوراک سگها
می کردن تا زجر کش شوند ، طومار بلندی در دست نماینده آسمان دوم بود که بر اثر افسرده گی بیش از حد نتوانست ادامه بدهد و گزارش عینا تقدیم شورای مرکزی شد .
آسمان سوم گزارش مبسوطی از گذشته های دور
انسانها بدست داد ، که تا زمانیکه مانند دیگر حیوانات زندگی می کردند ، مشگلی پیش نمی آمد . ولی به محض یادگیری بهره کشی از دیگر حیوانات شروع شد ، و وقتی دور هم جمع شدند
به طور گروهی با سنگ و چوب به دیگر حیوانات حمله می کردند و برای خود امپراطوری ایجاد کردند . هر چه زیادتر شدند و زاد و ولد کردند
مشکلات کره زمین بیشتر شد . نماینده آسمان
سوم تنها راه رهایی سیاره زمین را محو و نابود کردن انسان دانست.
آسمان چهارم نماینده اش را به جلو فرستاد .
او به آواز بلند دروغ ، ریا ، تزویر ، دد منشی
صد پله بدتر از وحوش درنده را عامل این ویرانی دانست ، و اظافه کرد دنائت پستی ، پلشتی ، و خودخواهی ودر یک کلمه دیو سیرت بودن انسان که نود در صد وجودش را فرا گرفته راه
هر رفرم و ایجاد تحولی را بسته است . در نهایت
خواهان از بین بردن انسانها شد تا با گل بهتری
انسانی دیگر و بهتر به وجود آید .
نمایندگان آسمان پنجم همگی صف کشیدند و
یکصدا خواهان محو سیاره زمین به وسیله سیاه چاله ها شدند . آنها بر این باور بودند که انسانها بزودی وارد جنگ هسته ای بزرگ خواهند شد و
این کرات نزدیک زمین را نیز مورد مخاطره قرار خواهد داد . نمایندگان با شرح بسیار مفصلی
از انسانهای بی شعوری که خود را عقل کل می دانند و برای ابنای بشر تصمیم می گیرند ، هیچ آینده ای را برای کره زمین متصور نبودند .نوبت به نمایندگان آسمان ششم رسید . آنها
آبدیده تر از سایر نمایندگان بودند ، با کسب اجازه از ریاست شورای مرکزی چنین سخن آغاز کرد .
که دوستان و نمایندگان آسمان اول تا پنجم پر
بیراه نگفته اند و همه اینها در زمین اتفاق افتاده
و اکنون نیز در شرف انجام است . ولی آیا اینها
تمامی به عهده زمینیان است و بعد از آن هم این
همه انسانهای بزرگ از شاعر و نویسنده و فیلسوف و مصلح بزرگ بوجود نیامده ، از دانته و گوته و شکسپیر تا سعدی و حافظ و مولانا، گاندی و مارتین لوتر ، انیشتاین بزرگ ، حکیم عمر خیام ، فردوسی طوسی و بسیاری دیگر و زیباییهای دیگری که در زمین بوجود آمده و از همه مهمتر عشق و هنر که هر دو زاده یکدیگرند . پس ندا داد سوی مجلسیان و با صدای رسا ریاست شورای مرکزی آسمان هفتم را مورد خطاب قرار داده و چنین گفت : به پاس انسانهای شریفی که نام برده شد و آنهایی که به واسطه ضیغ وقت نام آنها در این سیاهه ذکر شده
و به واسطه زیبای ، عشق و هنر زمینی نو بنا کنیم و شریفان و عشق و زیبایی را از آنجا منتقل کنیم و سپس زمین آلوده به سالوسان را به قعر جهنمی که خود ساخته اند گسیل کنیم ، یا نیرویی بفرستیم تا هر آنچه زیادت خواه است را نابود کند تا زمین نفسی به راحتی بکشد .
جلسه تمام شد و شورای مرکزی آسمان هفتم
وارد شور شد و قول داد که به زودی برای زمین
تصمیم خواهند گرفت . اکنون نیز ساکنین زمین
آنها که به عدالت و زیبایی و هنر و عشق امیدوارند ، چشم به آسمان دارند و امید را
سرلوحه کار خویش قرار داده اند .،،،،،،،،،،
هوشنگ مرادی سوم مهر ۱۳۹۹
سلام آقای مرادی عالی نوشتین .چقدر داستان هاتون منسجم تر شده .سپاس موفق بمانید
سپاس بانوی مهربان ، خوشحالم که خوندین
و تایید می کنید،
گر بی بصری می کند این کار من از عشق ،،صبر است و چه غم عاشق از این کار نترسد،، نسیمی شاعر و رهبر نهضت حروفیه
تندرست و توانا باشید
همیشه سالم وشاد وآرام بمانید نویسنده توانا🌷
سلام آقای مرادی
داستان خیلی زیبایی بود واقعا
پر از حسای جالب بود، شبیه به فیلمهای علمی تخیلی 😀
واقعا اینم یکی از داستانا خیلی خوبتون بود
چه شاعرانه و چه خلاقانه نوشته بودین
اینکه آسمان ها و نمایندگانشون جلسه گذاشتن برا زمین خیلی ایده جالب و جذابی بود
خسته نباشید
بانوی گرامی سلام ، از اینکه از داستان خوشتون اومد ، بسیار خرسندم و برایتان آرزوی سلامتی می کنم ،
در این خونفشان عرصه رستخیز ،،،،،،،
تو خون صراحتی به ساغر بریز ،،،،،،،،
قلمتون واقعا عالیه. این کارتون بیشتر از قبلی ها قالب داستان داره. من لذت بردم
از شما سپاسگزارم بانو ، خوشحالم که پسندیدید و دوست داشتید ،،،،،،
عشق دردانه است و من غواص و دریا میکده ،،،،
سر فرو بردم در اینجا تا کجا سر بر کنم ،،،
موفق باشید